هزار و نهصد و هشتاد و هشت



پنیرم جلومه، تازه چای بابونه و نون و پنیرم رو تموم کردم و دارم به مکالمه دوسته دختر هلندی و دختر هلندی گوش میدم که دقیقا متوجه نمیشم چرا ادم باید همچین مکالمه‌ای داشته باشه! ده دقیقه‌س دارن از تجربیات غذاهای گم شدشون میگن! 

اینا مهم نیست. چیزیکه تا چند دقیقه پیش داشتم خودمو بابت انجام دادنش سرزنش میکردم اینه که دیشب پاش پیچ خورده بود و من حس نوع دوستیم گل کرد و پاش رو براش با معجون خودمون بستم و گمونم زیاد از حد ساپورتیو بودم چون جواب عکس داد و حس میکنم تو قیافه‌س!

اینم مهم نیست، بهرحال یه چیزی پیش اومد رفت ولی مساله اینجاست چرا من نمیتونم حد تعادل نگه دارم که بعد نخوام حال طرف رو برای قیافه گرفتنش بگیرم!

هنوز نفهمیدم این خصلت دوستداشتنیه یا نیست!

 

پ.ن: به نظرم برای پسرا دوستداشتنیه فقط!


واقعا چرا باید یکی تو مجلس خواستگاریش شلوار جین پاره بپوشه؟

و مهم‌تر اینکه که چرا باید یکی خواستگاری رو خاستگاری بنویسه؟!


پ.ن۱: خبرای ضد و نقیض پیرامون تصمیم فرهنگستان در مورد تغییر املای خواهر به خاهر و غیره!؟ نسرین جان؟!:دی


پنجشنبه هفته پیش رفتم آرایشگاه به این هدف که‌ موهامو یه حالتی بدم و بعد لایتشون کنم برای بار اول بصورت اصولی!

تو فاصله‌ای که منتظر بودم ارایشگر موی نفر قبل منو تموم کنه، مسئول سالن بردتم اونور که مشاوره رنگمم بگیرم. دختره که رنگ می‌کرد ازم پرسید چجوری میخوام، موهام که بلندی‌شون روی از استخون کتفم دو بند انگشت پایین تر بود رو نشون دادم بعد انگشتمو تا دو بند انگشت زیر شونه‌م نشون دادم گفتم میخوام قدشونو انقد کوتاه کنم و جلوی موهام که تا زیر چونه‌م بودنم گرفتم تو دستم زیر بینیمو نشون دادم که جلوشم انقد کوتاه میکنم و پرسیدم هزینه‌ش چقدری میشه و چه رنگی پیشنهاد میده. مسئول سالن صدام زد موهامو شست بعد بردم که موهامو کوتاه کنم.

آرایشگره موهای بغل دستی منو مردونه کوتاه کرد اومد بالا سر من وایستاد گفت چه مدلی میخوای؟ توضیح من اینجوری بود که: میخوام انقد بره تو کش وقتی میبندمشون (۱۵ سانت با دست نشون دادم) و وقتی جمع میکنم به کوچولو از اطراف بریزه، روی موهام یه کوچولو خورد بشه و بلندی جلوی موهام تا زیر بینیم کوتاه بشه. قبل اینکه ارایشگر بیاد تو فاصله‌ای که دستیارش داشت موهای منو خیس می‌کرد جدا جدا میبست، مسئول سالن ازم پرسید چه مدلی میخوای کوتاه کنی؟ واسه اونم عین همینو توضیح داد و خلاصه ارایشگر شروع کرد چیدن! چید چید رسید به جلوی موهام، بماند که وقتی می‌چید هم من هی میگفتم مگه میشه!! جلوی موهامو آورد جلوی بینیم گفت انقد خوبه؟! گفتم بله ولی کوتاه نشن! خرچ چید!

نتیجه چی شد؟! کللللل موهام به استثنا یه دم کفتر از پایین موهامو کوتاه کرد به حدیکه موهامو وقتی میبندم همون دم کفتره به اندازه ۵ سانت میره تو یه کش باریک! کلا وقتی میبندمشون گلوله کش معلومه فقط! مویی به اون صورت ازش آویزون نیست!!!

من ایراد بزرگم اینه مخالفت یا عدم رضایتمو نمیتونم در لحظه نشون بدم! حساب کنین که چه حالی داشتم اون لحظه به محض بلند شدن به مسئول سالن گفتم خااااااک عالم!!! موهامممم!!!! انقدرررر شوکه بودم که مرحله به مرحله قرمز شدن گوشام و درد گرفتم پشت کله‌مو حس میکردم!! مسئول سالنه میگفت منم شوکه شدم وقتی اینقدر چید! بد گفتی! گفتم لامصب من به توام همونو گفتم چطور تو فهمیدی اون نه!

مسئول سالنه همینجور که یواش حرف میزد منو کشوند برد اونور سالن پیش اون دختره که رنگ می‌کرد، هی تو آینه‌هاش خودمو نگاه کردم هی دیدم من اگه لایت کنم شبیه زارع ارایشگر لیلا فروهر میشم به انضمام یه دم کفتر اضافه! رسما گند خورده بود تو برنامه‌هام! انقد عصبانی بودم که مسئول سالنه مسئول براشینگو صدا زد گفت موهاشو سشوار بکش، تو همین بین سشوار کشیدن مسئول رنگ اومد گفت خب چه رنگی؟ گفتم من فعلا منصرف شدم! رفتم باز پشت دیوار قسمت رنگ رو به اینه باز دختره اومد پرسید اگه تصمیمت به رنگه من فلان رنگو پیشنهاد میدم گفتم ببخشید حقیقتش من شوکه‌م موهام انقدی شده!! و چتریامو که پریده بودن روی ابروم نشون دادم. گفت منم شوکه شدم وقتی دیدم آنقدر کوتاه میکنه!! به دوستم گفتم این بنده خدا به من گفت تا زیر شونه که! بعد خودش نشوندم رو صندلی گفت عزیزم نمیخواد لایت کنی بشین نفس عمیق بکش! دیگه مطمئن شدم از دید همه یه چیز عجیب غریب در اومدم! بماند که اطرافیان معتقد بودن و هستن کماکان که بهم میاد!! ولی اسمش روشونه! اطرافیان!

حالا اینارو چرا الان نوشتم؟ چون بعد پنجشنبه امروز رفتم موهامو شستم، از حموم دراومدم نمیدونم چیکارشون کنم!! اصلا مدل ندارن که تشخیص  بدم چه حالتی بهشون میاد!! سشوار بکشم؟؟ فرفریشون کنم؟! دم کفترمو کجای دلم بذارم!!!

حالا اگه بشه بعد میگم چرا قضیه برام مهمه ولی علی الحساب، پیشنهاد خاصی اگه دارین بسیاااااار خوشحال میشم بدونم!

شایدم یه پست گذاشتم دخترا ببینن هروقت اعتماد به نفس به اشتراک گذاشتن شاهکار بوجود اومده رو پیدا کردم‍♀️



یه معده درد عجیب از ظهر گرفتم که سایز معده مو از رو لباس به قاعده شکم 3 ماه تغییر داده! لذا همینجور که به پشت روی تخت دراز کشیدم و صدای تبلیغ خاویار بادمجون چین چینو گوش میدم به این فکر میکنم که آدما معمولا از کساییکه انتظار ندارن، بیشتر میخورن. حالا ااما خوردنم میتونه نباشه چون بهرحال اون فردم از دید خودش حق به جانبه ولی دونستن این مطلبم حتی از درد اون خوردنه کم نمیکنه!
اگه سال 1384 بود قطعا میومدم سیر تا پیاز ماجرارو اینجا شرح میدادم، نه که نخوام الان این کارو بکنم ها، مساله اینجاست بخوام هم نمیتونم ازونجا که دقیقا چجوریش رو مطمئن نیستم ولی جمله بندیش به ذهنم نمیاد از بس کار عبثی به نظرم میاد!
حالا یعنی چی این؟ یعنی آدم وقتی سنش بیشتر میشه، کمتر تمایل داره خودشو به صحرای کربلا بزنه یه لشکر آدمم در جریان بذاره! هنوز مطمئن نیستم چجوری حل میکنه بحرانارو ولی هرچی هست دیگران کمتر ازش میبینن!
شایدم فیزیولوژی بدن تغییر میکنه به مرور! مثلا معده که درد بگیره تاثیری رو مغز نداره و بلعکس :|
آخ
آخ
آخ
!

Federer و Djakovic (جاکویج) الان چهار ساعته دارن مسابقه میدن! همین الان و واقعا چهار ساعت طول کشیده بخاطر سطح بازی و نزدیک بودنشون.

حالا کار به این ندارم، تو کل زمین بازی بطور واضح صدای تشویق برای فدرر بیشتر از جاکویچه و چیزیکه برای من جالبه اینه خودشو از تک و تا ننداخته و همین سه دقیقه پیش نتیجه نزدیک به باختش رو به برد صد در صد اون ست تغییر داد!

تفسیری ندارم واقعا!

الان باز است ست رو برد شدن ۹-۸ به نفع جاکویچ و حالا این ست تعیین کننده س

ببینیم چی میشه!


اپدیت:

جاکویچ برد!


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

درامدانلاین وعالی ابوالفضل رحمتی چربی گیر پلی اتیلن , قیمت چربی گیر پلی اتیلنی گرو استیل صنعت سرزمین سبز تولید کننده انواع حفاظ و نرده استیل آرچی تاچ فعال در ساخت سازه های ترکیبی آموزش کلش رویال ,بهترین دک کلش رویال,لجندری گرفتن دستگاه ها و سیستمهای صنعتی mttyazd سوزن بان موزیک دستگاه چاپ روی تیشرت و پارچه و لباس 09118117400